آیات 1 تا 60 یوسف – تفسیر نور

پس خداى عزوجل به موسى وحى فرمود جنازه یوسف را بیرون آورد. یوسف در کودکی بوسیله برادرانش به چاه انداخته شد؛ ولی گروهی او را از چاه نجات دادند و بهعنوان برده به عزیز مصر فروختند. بارها را کنار چاه انداختند. حضرت یوسف (ع) نبز خویش نیز وصیت کرد که پس از مرگش در کنار پدرانش در فلسطین دفن شود، ولی پس از وفات او به وصیتش فعالیت نکردند و او را در مصر دفن کردند. یوسف تیموری در اینستاگرام ادای امیر جعفری را در کنار خودش درآورد و در ادامه او واکنشی به این رفتار یوسف تیموری نشان اعطا کرد که بسیار دیدنی است. 3-در به کارگیری اشخاص لایق،علاقه فردی او در لحاظ گرفته شود. منشأ این برداشت در این میباشد که ضمیر، در گزاره «فَأَنْساهُ الشَّیْطانُ ذِکْرَ رَبِّه» آیا به ساقى پاد شاه بر میشود یا این که به حضرت یوسف(ع). همینطور امر بخشید اسم و کلیه اثر ها به جا باقی مانده از یوسف را از فی مابین ببرند. او زیر تأثیر وزیرش به پرستش عامون روی میآورد و اسم خویش را از توت انخ آتون (پنداشت زنده آتون) به توت انخ آمون (پنداشت زنده عامون) فرا بیمه یوسف اسدی تغییر و تحول میدهد. بعد براى توشه دوم مجهز شده بسوى مصر مهاجرت مى نمایند در حالى که بنیامین را نیز همپا دارند، وقتى بر یوسف وارد مى شوند یوسف اخوی مادرى خود را به اتاق خلوت برده خویش را معرفى مى نماید و مى گوید: من برادر تو یوسفم، ناراحت نباش، نخواسته ام تو را حبس کنم بلکه نقشه اى دارم (که تو بایستی مرا در پیاده کردن آن کمک کنى) و آن اینست که مى خواهم تو را نزد خود نگهدارم پس مبادا از آنچه مى بینى اندوهگین بشوى. در بعضى از همین سالهاى قحطى بود که برادران یوسف براى گرفتن خوراک وارد مصر و به نزد یوسف آمدند، یوسف به محض دیدن، ایشان را مى شناسد ولى ایشان او را به هیچ وجه نمى شناسند، یوسف از اوضاع ایشان مى پرسد. حضرت یوسف (علیهالسلام) به قدری محبوبیت اجتماعی پیدا کرده بود و عزّت فوق العادهای نزد مردمان مصر داشت که پس از فوتش بر سر محل به خاک سپاریش پیکار شد. مدتی بعد از آن (بر اثر ابرهای متراکم) بر بنی اسرائیل طلوع نکرد (هرگاه میخواستند از مصر به طرف شام بروند احتیاج به نور ماه داشتند و گرنه شیوه را گم میکردند) به حضرت موسی (علیهالسلام) وحی شد که استخوانهای یوسف را از قبر خارج آورد (تا وصیت او انجام گیرد) در این صورت، ماه را بر شما پیج یوسف اسدی طالع خواهم کرد.