Gered Mankowitz: عکاسی از موسیقی کشف شد

گرد مانکوویتس می خندد: “در پایان هر دهه ، همیشه احساس می کردم برای موسیقی خیلی پیر شده ام.” اما این ترس در طول 55 سال فعالیت حرفه ای او بارها و بارها بی اساس بوده است ، که این عکاس افسانه ای موسیقی را دیده است که برخی از تعیین کننده ترین تصاویر از فرهنگ قرن 20 را گرفته است.

مشهورترین عکسهای مانکوویتز شامل پرتره جیمی هندریکس در سال 1967 ملبس به کت نظامی دوزی شده (که به یادماندنی ترین تصویری است که تاکنون از این نوازنده گرفته شده است) و تصویر مبهم او از رولینگ استونز که در یک صبح سرد در تپه پامروز لندن برای سال 1966 گرفته شده است. آلبوم بین دکمه ها. و سپس شات فراموش نشدنی او با تمرکز نرم روی یک کیت بوش 19 ساله چشم بلبلی ، ملبس به لباس صورتی ، برای تبلیغ تک آهنگ خود استفاده می شود ارتفاعات Wuthering در سال 1978 شکی نیست که این تصویر چشم نواز – بی وقفه جنجالی و جسارت برای زمان خود – باعث افزایش مشخصات خواننده جوان و پایه های ظهور شهاب سنگی او برای ستاره شدن شد.

در واقع ، ذکر نام هنرمندانی که این عکاس بریتانیایی شلیک نکرده است شاید آسان تر از نام بردن از تمام موسیقی دانان برجسته ای باشد که در طول این سالها لنز خود را دیده است. مانكوویتس از ماریان فیتفول و صدای خواننده بزرگ موسیقی جاز آن راس گرفته تا كلیف ریچارد و رفتارهای ملایم و كودكانی كه از وحشت وحشتناك برخوردار هستند ، همه آنها را جاودانه كرده است.

اکنون ، عکاس پشت دوربین نوع دیگری از دوربین قرار گرفته است تا ژانری را که به تعریف او کمک کرده است ، به عنوان تهیه کننده اجرایی و کیوریتور سریال یک مستند جدید شش قسمتی ، نماد: موسیقی از طریق لنز ، اکنون در Sky Arts نمایش داده می شود. برای نمایش ، مانکوویتس با مدیر موسیقی تحسین شده دیک کاروترز همکاری کرد ، که آرشیو تصویری چشمگیر وی همچنین شامل پروژه هایی برای The Rolling Stones ، Led Zeppelin ، Beyonce ، The White Stripes ، Paul McCartney و Black Sabbath است ، اما به نام چند مورد.

سری جدید دوربین را به شکل هنری برگردانده تا تأثیر فرهنگی عکس موسیقی در طول دهه ها را برجسته کند. در طول هر قسمت یک ساعته ، مهمانانی از جمله عکاسان برجسته ای مانند تری اونیل ، میک راک و البته مانکوویتز در مورد جنبه دیگری از ژانر بحث می کنند ، از تکامل جلد آلبوم گرفته تا تغییراتی که دیجیتال ایجاد کرده است. انقلاب

با یادآوری تصاویر تأثیرگذار و پرانرژی که رویاهای بسیاری از نسل ها را شکل داده است ، این نمایش طیف گسترده ای از احساسات را از بینندگان به دنبال دارد. عکسهایی که روح و روان فرهنگ جوانان را در طی دهه ها به تصویر می کشد ، و در نهایت منعکس کننده جزر و مد جامعه است.

حکایت های موسیقی زیادی وجود دارد که شما را در یک مسیر پایین رفتن از حافظه نیز سرخورده می کند ، مانند برت اندرسون از سوئد در مورد عشقش به بخش شادی بحث می کند و دبورا فینگولد ، عکاس آمریکایی ، به یاد می آورد زمانی که مادونا را با صورت تازه می خورد ، روی آبنبات چوبی می مکد. فینگولد می گوید: “این فقط یک رقص بود و او رهبری کرد.”

مانکوویتس بعد از “بزرگنمایی” من برای یک گپ از استودیوی خانگی اش در کورن وال ، به من بیشتر می گوید. این یک فضای سفید با فقط چند سوغاتی است که شاهد یک زندگی درخشان است: یک ضبط طلا که توسط گروه عاشقانه جدید ABC انگلیس به او هدیه شده و یک گیتار. “من نمی توانم آن را بازی کنم. من هرگز آن را در واقع بازی نکرده ام. مانکوویتس اعتراف می کند و حتی نمی توانم آواز بخوانم و اضافه کرد ، “من دیشب آن را به کسی نشان می دادم زیرا یکی از تصاویر هندریکس من روی آن است.” بنابراین ساز نیست ، برای هر نوع طراحی شده است لذت طلبانه مدیریت دستی راک اندرول.

این عکاس مشتاقانه توضیح می دهد که دلیل شخصی خود برای شروع این پروژه جدید چیست: «من فکر می کنم ژانر عکس موسیقی هرگز آنطور که باید جشن گرفته نمی شد. Icons از طریق عکاسان خارق العاده ای که داستان نویسان بزرگی هستند ، انواع عکسهای موسیقی طی 60 سال گذشته را کاوش می کند. با پایان هر برنامه ، شما نه تنها سرگرم شده اید ، بلکه تحصیل کرده اید. “

وی می افزاید: “من در این راه چند مورد را نیز یاد گرفتم.” “یکی ، این که تعداد شگفت آور عکاسان [featured in the series] خیلی جوان شروع شد همه می گویند وقتی کار را شروع کردم جوان بودم [Mankowitz was 15 when he began taking pictures professionally]، اما باب گروین نیز چنین بود ، لورا لوین و دبورا فینگولد نیز همین طور بودند. برایم جالب بود که می فهمیدم چند عکاس در نوجوانی دوربین هایشان را به کنسرت قاچاق می کردند. هر دو نفر در مورد پایین انداختن لنزها در جوراب صحبت کردند! از همه مهمتر ، یاد گرفتم که فکر نمی کنم این بهترین کار در جهان باشد ، تنها نیستم. “

مانکوویتس ترجیح می داد سوژه های خود را در استودیو فیلمبرداری کند تا از ماسپیت ، اما می گوید که هرگز به دنبال دوست شدن با هیچ یک از ستاره های نشسته اش نبود. “من همیشه می خواستم همه چیز را حرفه ای نگه دارم. به عنوان مثال ، من خیلی به سنگ ها نزدیک بودم [he was the band’s official photographer between 1965 and 1967] و ما فوق العاده شروع کردیم ، اما من همیشه حد خودم را می دانستم. من هرگز از مرز عبور نکردم – بلیط رایگان یا آلبوم امضا شده درخواست نکردم – زیرا این پیوند همکاری را از بین می برد. همچنین ، من خودم نیازی به معاشرت با آنها نداشتم چون خودم سبک زندگی کاملاً وحشیانه دهه 1960 را داشتم! “

با توجه به وسعت کارنامه او – از کارهای پاپ گرفته تا غول های هوی متال – بعید به نظر می رسد که مانکوویتز همیشه “با” سو musical استفاده های موسیقی از سوژه های خود “ارتباط” داشته باشد. پس چگونه او برای شلیک آماده می شود؟

“من به موسیقی گوش دادم و تا آنجا که ممکن بود مطالب مرجع را جمع کردم. من نیز سعی می کنم آنها را ملاقات کنم. اگر این گروه است ، باید ببینم که آنها چگونه تعامل برقرار می کنند. ممکن است مواردی نیز وجود داشته باشد ، موارد ساده مانند چشمک زدن زیاد توسط شخصی ، که باید آنها را برطرف کنید. سپس در استودیو ، من نور و پس زمینه را قبل از ورود آنها تنظیم کرده ام ، بنابراین برای آنها احساس راحتی می شود. من هم زیاد به مردم غذا می دادم ، زیرا نوازندگان همیشه گرسنه هستند!

“مهمترین چیز این است که به یاد داشته باشید که اکثر مردم دوست ندارند از آنها عکس گرفته شود. این اشتباه است که تصور کنیم نوازندگان ، حتی موسیقی گرایان ، در مقابل دوربین راحت خواهند بود ، زیرا غالباً چنین نیستند. وقتی که هستی [photographing] یک گروه موسیقی ، بسیار دشوار است که احساس کنیم هر عضو دارای یک ارزش است ، زیرا کسی باید همیشه در جلو باشد و دیگری باید در عقب باشد. بسیاری از مانورهای ملایم وجود دارد که شما باید آنها را اعمال کنید. “

و در مورد آن سوژه های روی حیله و تزویر چطور؟ مطمئناً او مجبور شده است در این راه دندان های خود را بچرخاند و شخصیت های بزرگ را با منافع عظیم تیراندازی کند. خوب ، شما می دانید ، اگر من بدشانسی آورده ام که با یک احمق کار کنم ، آنها را فراموش کرده ام. زندگی خیلی کوتاه است. تنها کسی که برجسته است بینگ کراسبی است و این یک داستان متفاوت است.

“من او را به خاطر شرکت ضبطش شلیک کردم [in 1977] به دلایل مختلف ، او افتضاح ، واقعاً ناخوشایند بود. او به رغم اینکه ما به دنبال درخواست های مدیریت خود از یک راه حل مساعدت ، تلاش زیادی نکردیم تا ما به او احساس راحتی دهیم. او فقط می خواست همه این کارها در عرض ده دقیقه انجام شود. متأسفانه ، در واقع معلوم شد که آخرین عکس عکاسی وی است ، زیرا او چند روز بعد درگذشت. “

در حالی که گفتگوی ما نیز به پایان می رسد ، از مانکوویتس می پرسم آیا عکسی دارد که آماده اشتراک آن نیست. با شیطنت گفت: “من – و قصد دارم به شما بگویم”. با این حال ، سری جدید او نوید بخشیدن بیشتر داستان های ناگفته حرفه اش را می دهد.

Leave a reply

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>